سلام به دوستان عزیزم
امیدوارم همتون خوب باشید . توی نوشته ی قبلیم دو بیت شعر
نوشته بودم که البته مال خودم نبود ... اما اشتباه کردم که عنوان نکردم... یکی از دوستان لطف کردن و فکر کردن که بنده سرقت ادبی کردم ... اما خوب اینطور نیست ... از این به بعد حتما عنوان میکنم اگر شعری مال من نبود ...
سلام !
خوبی دوستم؟
می خواستم بهت لینک بدم اگه اجازه بدی :)
بهاریه
(تقدیم به همه دوستانی که این عید باستانی را به من و شما شادباش میگویند)
فصل گل آمد و گلگشت ،خزان بود و گذشت
باغبان از گل جان هم نگران بود و گذشت
دشت و صحرا ،همه در خواب زمستان شده بود
دشت در دست سپیدی کفنان بود و گذشت
رنگ رنگی که بهاران ،همه را داده نظر
بوم بکری به ره بی هنران بود و گذشت
جام ِ سرخی که توان زد بسلامت ره نوش
ایدریغا به کف اهریمان بود و گذشت
عمر برف است ،بیا تا دل ِ خود تازه کنیم
غم خورد آنکه جهانش گذران بود و گذشت
ما هم به زمین ، راه به خطر در ره جانان سپریم
خوش حضر عمر ،به شیرین دهنان بود و گذشت
نیک بنگر که جزان رفت ، بهار آمده خوش
در خروشی شده غم جامه دران بود وگذشت
عمر ما گر به سرود و می و ساغر بگذشت
خوش بود ،ورنه همان عمر خران بود و گذشت
حجت از مهر چو یاد آور آن چشم سیاه
فاش اسرار دلش ،این سخنان بود و گذشت
یاد عید آمده را، خوش بپذیر و چه غمی
شایگان نام ِ قوافی ، که در آن بود و گذشت
سیزده بدر
ما زاده ء روزهای نحس
فرقی نمی کند اگر
هر ماه ِ سال
چون سرنوشتمان
گره ای بر گره شده
سبزه کجا؟
تلخ وش ِ روزگار را
در جام شوکران
نوشاندمان
تقدیر ِ نحس
هشیار بوده ایم.
مست ،نمایانده ایم
یا با بهار ِ تظاهر
پیوند خورده ایم
باز
فردا
کاری دگر
باری دگر
تا وارسد
گلواژه _میر_
سوم
آنگاه روز ِ هفت
یا اربعین
...
..
دیگر تمام
این سالهای نحس